Monday, December 5

توهم جنبش دانشجويي در دانشگاه آزاد

در جوامع معاصر، گروههاي دانشجويان در طي دوره دانشجويي جايگاهي در درون شيوه توليد و متن روابط اقتصادي جامعه ندارند و بعنوان نيروي كار بالقوه از منابع عمومي يا خصوصي ارتزاق مي‌كنند. از نظر اجتماعي ويژگي زندگي دانشجويان را مي‌توان بدين صورت خلاصه كرد: دورافتادگي از خانواده، احساس گسيختگي، آزادي در انتخاب راه زندگي، زندگي دسته‌جمعي در خوابگاهها، زندگي جنسي نامطلوب، تراكم انرژي حياتي، دورافتادگي از متن واقعي زندگي اجتماع. (جامعه‌شناسي سياسي-حسين بشيريه-صفحه 260)اين شرايط به اضافه‌ي قرار گرفتن در معرض تجربه‌ها و آموزشهاي بيشتر خصوصا در نهادهاي آموزشي مدرن كه دانشجويان با دستگاههاي فكري و روشهاي معرفتي جديد متفاوت از دستگاههاي فكري سنتي آشنا مي‌شوند. به طور كلي زيستِ دانشجويي زمينه مناسبي براي پيدايش جنبشهاي ضد‌سنتي، عدالت خواهانه و آرمان‌گرايانه است. اين عوامل جنبش دانشجويي را در طول تاريخ معاصر در بسياري از موارد به نيروي آونگارد و پيشرو براي پيگيري مطالبات ديگر اقشار اجتماع تبديل كرده است. در تاريخ ايران شكاف منافع جامعه و قدرت همواره نعارضات زيادي را بين جنبش دانشجويي و حاكميت ايجاد كرده است. وجود اين تعارضات اگرچه همواره هزينه‌هاي گزافي را به فعالين اين حوزه تحميل كرده است، اما نقش دانشجويان در پيشبرد مطالبات مردمي آن‌سان بوده است كه بدبين‌ترين نگاهها هم نمي‌توانند نقش آنها را ناديده بگيرند. جايگاه ويژه جنبش دانشجويي در پيروزي انقلاب اسلامي 57 براي مدتي شكاف بين نيروهاي دانشجويي و حاكميت را پر كرد. آنچنان كه اعظم نيروي جنبش دانشجويي در كشور، صرف تثبيت نظام جديد شد. اما به مرور خصوصا در دهه‌ي 70 بسياري از شكافها باز توليد شد و بدين سبب جنبش دانشجويي از منزلگاه مدافع به مقام منتقد حاكميت ارتقا يافت.گرچه در مراحل نخستين شكافها كمتر خود را نشان مي‌داد و حاكميت تنها با تاسيس تشكلهاي جديد و موازي مانند انجمنهاي اسلامي دانشجويي و بسيج دانشجويي در مقابل انجمنهاي اسلامي دانشجويان بعنوان تشكلهاي منتقد پرسابقه بسنده مي‌كرد. اما افزايش اين شكاف و نبود پاسخگو جهت پاسخ به مطالبات جنبش دانشجويي تا بدانجا پيش رفت كه حتي بخشهايي از جنبش دانشجويي كشور در نقش اپوزيسيون نظام ظاهر شدند.با وجود آنكه جنبش دانشجويي بدليل سابقه‌ي طولاني و ريشه‌هاي سترگ آن حذف نشدني به نظر مي‌رسد اما گويا تصميم‌گيران ارشد نظام همچنان به آزمودن آزموده اصرار داشته و تصميمي در جهت تغيير نوع تعامل خود با جنبش دانشجويي را ندارند. شايد همين تجربه باعث شده است كه در سطح دانشگاههاي غيرانتفاعي تاسيس شده بعد از انقلاب خصوصا دانشگاههاي آزاد اسلامي، مسئولين و مديران اين واحدها اصولا اجازه‌ي شكل‌گيري به تشكلهاي دانشجويي و حركتهاي سياسي مستقل و منتقد را ندهند و تنها تشكلها و جمعهاي دانشجوييِ در خدمت حاكميتند كه امكان فعاليت را در اين دانشگاهها داشته‌اند. فشار رو به رشد اجتماع در ساختار بعضا دموكراتيك تشكلهاي دانشجويي دانشگاه آزاد اسلامي امكان شكل‌گيري تشكلها بدليل محدوديتهاي فراوان و بعضاً حذف فعالين پيشرو دانشجويي از چرخه انتخابات اين تشكلها توسط هيئت‌هاي نظارت و حتي محروميت طيفهايي از دانشجويان اين دانشگاهها از شركت در فعاليت‌هاي فرهنگي باعث ضعف تشكلهاي مستقل شده است، اما نفس امكان حضور اين نهادها در دانشگاههايي كه بيش از 50 درصد حجم دانشجويان كشور را در خود جاي داده‌اند در نظر بسياري خود فرصت مغتنمي است.از زمان شكل‌گيري بعضي از حركتهاي مستقل در درون دانشگاههاي آزاد، همواره فعالين اين حوزه از فضاي بسته و كارشكني‌هاي نهادهاي نظارتي در اين موسسه‌ي آموزش عالي گله كرده‌اند، اما بنظر مي‌رسد اكنون حفظ همين حد‌اقل‌ها نيز به سختي امكان‌پذير باشد.دانشگاه آزاد اسلامي واحد يزد مشتي است از نمونه خروارها واحدهاي دانشگاه‌ آزاد اسلامي در سراسر كشور. امكان انتشار نشريات مستقل و حضور نيروهاي مستقل در قالب انجمنهاي اسلامي دانشجويان اين دانشگاهها عليرغم كنار گذاشته شدن بسياري از نيروهاي اصلاح‌طلب از گردونه‌ي انتخاباتهاي اين تشكلها گواه اين مدعاست.توقيف اخير معدود نشريات دانشجويي و تفسير جديد هيئت نظارت بر نحوه فعاليت تشكلهاي سياسي اين دانشگاهها مبني بر استصوابي بودن اين نظارت و عام بودن آن بر كليه فعاليتهاي تشكلها حتي بر نامه‌هاي خارج از حوزه‌ي دانشگاه نشان از اراده‌ي مديران اين دانشگاه در حذف اندك حركتهاي انتقادي و اصلاح‌طلبانه‌ي درون اين دانشگاه است.اما گويي فعالين اين دانشگاه نيز همچون گونه‌هاي كويري به خوبي آموخته‌اند كه چگونه از كمترين امكانات استفاده كرده و حيات خود را در شوره‌زار دانشگاه آزاد حفظ كنند.

2 comments:

Anonymous said...

موج دوم اصلاحات
- پایان عصر اصلاح طلبی نسل انقلاب و آغاز عصر اصلاح طلبی نسل جدید
- از بین رفتن مشروعیّت نظام و مشروعیّت قانون اساسی با استناد به سخنان امام خمینی و با استناد به آیاتی از قرآن
- ارائه راهکاری کوتاه مدّت جهت وادار کردن حاکمان به اصلاح قانون اساسی با هدف خارج کردن قدرت از دست گروه و طبقه ای خاص و فراهم کردن شرایط حضور مساوی و مؤثر همه مردم در سرنوشتشان
- ضرورت حضور خبرگان غیر فقیه و غیر روحانی در مجلس خبرگان رهبری با استناد به آیاتی از قرآن
- پیشنهاد اداره امور کشور با سیستم شورایی بجای سیستم پارلمانی، ریاست جمهوری
- زمستان سرد و تاریک انقلاب
در وبلاگ:http://bahar1347.blogfa.com
در ضمن: 76 درس از قرآن در وبلاگ
http://ghaemi2.blogfa.com
نوشته شده در سحرگاه 23 ماه مبارک رمضان سال 1427

Anonymous said...

Your article is great. Thanks for information. I'ts very useful. You have very nice blog.

------------------------------------------
Free Poker Money - Poker $50 bankroll