گفتمان سنتي در مكان سنتي
يك تالار كاهگلي روبه يك باغ پر از درخت انار كه آنرا از اندروني خانه جدا ميكند. تالار شش طاقچه دارد كه لبههاي آن با آستري از گچ تزئين شدهاست. دو طرف ايوان با دو درب كوچك چوبي به دو اتاق را دارد. توي يكي از اتاقها استاد مهمان است و اتاق ديگر براي مواقعي كه ساير ميهمانها تعدادشان زياد باشد. تاقچهاي انباشته از كتاب، تاقچه ديگر قليان و آنديگر تاقچه پذيراي يك راديو قديمي است. در روي تاقچهاي هم تابلوي شعري است با اين مضمون :خلاف مروت بود كاوليا/تمنا كنند از خدا جز خدا. كف تالار با سه تكه زيلو ميبدي -كه با رنگهاي قرمز كمرنگ و سبز زوشن بافته شدهاست- پوشانده شده است. تالار از طريق پلههاي آجري نيمدايره شكل به كف حيات -كه با خشت پخته فرش شده- راه دارد. سماوري با يك قندان بزرگ، يك قوري چاي و تعدادي استكان به راه است كه ميهمانان قبل از شروع درس و بعد از پايان آن از خود پذيرايي ميكنند. محاسن و موي بلند سپيد استاد با پيرهن پنبهاي چهار جيب كه روي پيرجامهاش مياندازد نظم فضا را كامل ميكند. در اين فضاي سنتي علامه حكمي از درون سنت از مكتب تفكيك ميگويد، هر چند به دليل محذوريتهايي كه براي من قابل درك نيست اجازه انتشار گزارش درسهاي علامه حكيمي به من داده نشده است.
No comments:
Post a Comment