مرگ سقراط(2) - ائتلاف ملي عليه فاشيزم مذهبي
نميتوان از اين موضوع گذشت كه نامزد مورد حمايت شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب يك مليون راي بيشتر نياورد. خذف شدن قاليباف با وجود حمايت جمعيت ايثارگاران انقلاب از پايههاي آبادگران غير قابل كتمان است. اگر چه بايد به برسي اين نتايج و درك جديتر اين اتفاق نشست. نتايجي كه ما رسيدن به آنچه مطلوب ميپنداشتيم محروم كرد. اما غفلت از اين امر كه شرايط بگونهاي رقم خوردهاست كه اگر دير بجنبيم، آنچه را قبلا ساختهايم نيز ويران خواهد كرد. داشتههامان نيز به باد خواهد رفت، شكستمان را سنگين تر ميكند. ديگر انتخابمان بين گزينه هاي مطلوب و نا مطلوب نيست. حتي انتخابمان بين بد و بدتر هم نيست، امروز انتخاب بين بودن و نبودن است. امروز انتخاب بين وضع موجود و آنچه تنها با واژه فاجعه ميتوان تصويرش كرد، است. صداي پاي فاشيزم مذهبي به وضوح شنيدهميشود. صداي گامهاي كساني كه اگر از نردبان دموكراسي استفاده كنند، بعد از صعود آنرا واژگون خواهند كرد. بايد هوشيار بود نگذاشت تجربه حزب نازي آلمان در ايران تكرار شود. اگر در مرحله اول انتخابات در راي دادن و انتخاب نامزد مطلوبمان (براي نگانده مصطفي معين) ترديد داشديم، ايمان داريم انتخاب احمدي نژاد ميخ آخر تابوت اصلاحات سياسي و حتي اجتماعي درونزا را خواهد زد. خصوصا كساني كه نتيجه حريم انتخابات را ديدند اينبار با حضور خود ميتوانند جلو فاجعهاي -كه كيان ايران را تهديد ميكند- را بگيرند. كساني كه در شرايط حساس كنوني تخم انفعال بپراكنند; همچون كساني كه در روز 28 مرداد 32 سكوت پيشه كردند، علاوه بر اينكه امكان جبران خسارت را در آيندههاي نزديك ندارند، هرگز از پرسش تاريخ و ذهنهاي پرسشگر در امان نخواهند. به تاييد تمام دلسوزان كنار نشستن اكنون تنها اميد زنده ماندن دموكراسي در كشور را به ياس تبديل خواهد كرد. اين روزها بسيار از انتخابات فرانسه گفته شد.״انتخابات سال ۱۳۸۱ فرانسه را به ياد آوريم. آن زمان از ميان سه رقيب؛ ليونل ژوسپن سوسياليست، ژاك شيراك ميانه رو و ژان مارى لوپن راديكال در كمال ناباورى نامزد جناح چپ از صحنه انتخابات حذف شد. (همانگونه كه مصطفى معين در كمال ناباورى از رقابت هاى رياست جمهورى ايران كنار رفت) جامعه فرانسه با همه چپ گرايى در برابر دو گزينه راستگرا قرار گرفت: ميانه روى به شيوه ژاك شيراك و تندروى به شيوه ژان مارى لوپن. فرانسويان بر غرور و نخوت روشنفكرانه خود غلبه كردند و يك گليست را به رياست جمهورى برگزيدند تا از مرگ جمهورى فرانسه جلوگيرى كنند. ״ دلهره اين وجود داشت كه جامعه از عمق فاجعه اي كه در حال وقوع است غافل باشد و احزاب اصلاحطلب و روشنفكران براي حفظ غرور خود، با بيرون نشستن از معركهاي كه در حال بلعيدن ايران است به نفع اقدارگريان صحنه را خالي كنند. اما اعلام حمايت سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران، جبهه مشاركت ايران اسلامي، روشنفكران و شخصيتهايي نظير عمادالدين باقي (از منتقدان هاشمي) براي ايجاد ائتلاف ملي به منظور جلوگيري از حاكميت فاشيزم مذهبي، بر باد رفتن تمام داشته و عقبگردي بزگ، نشان از عقلانيت و شجاعت براي حفظ منافع حداقلي مردم ايران بود. ائتلافي كه از تحريميان تا نزديكان مهدي كروبي -كه در اين انتخابات جفاهاي بسياري بروي رفت- از هوادارن مصطفي معين تا اعضاي ستاد و طرفدارن قاليباف شكل گرفته در صورت آگاه كردن تودههاي مردم خصوصا اقشاري كه از مسائل سياسي دورند و شايد كمتر ماهيت اقدارگرايان جديد را ميشناسند مي تواند شكست بزرگي به فاشيزم مذهبي -كه اينبار احمدي نژاد آنرا نمايندگي ميكند- تحميل كنند.
اكنون هاشمي تنها گزينه براي حفظ دموكراسي نيمبند و نوپايمان است. راي به هاشمي چه ايجابي يا سلبي( همان راي منفي به احمدي نژاد) با هر گرايش در مرحله اول، در مرحله دوم انتخابات تنها كاري است كه ميتوان از درون براي براي حفظ همين حداقلهاي آزادي سياسيي، اجتماعي و از همه مهمتر نگهباني از جمهريت نظام انجام داد.
اكنون هاشمي تنها گزينه براي حفظ دموكراسي نيمبند و نوپايمان است. راي به هاشمي چه ايجابي يا سلبي( همان راي منفي به احمدي نژاد) با هر گرايش در مرحله اول، در مرحله دوم انتخابات تنها كاري است كه ميتوان از درون براي براي حفظ همين حداقلهاي آزادي سياسيي، اجتماعي و از همه مهمتر نگهباني از جمهريت نظام انجام داد.
No comments:
Post a Comment