شكنجه سفيد و فيلترينگ
يكي از نيازهاي اساسي ذهن انسان دريافت اطلاعات، دادهها، محركات و محسوسات جديد است. قوت اين خصيصه چنان است كه به عنوان ابزار جديدي براي شكنجه - خصوصا در دوراني كه شكنجه فيزيكي با محدوديتهاي جدي روبروست- مورد استفاده قرار ميگيرد. اين نوع شكنجه، كه شكنجه سفيد ناميده ميشود، بدون هرگونه فشاري بروي جسم، فرد مورد نظر را در قرنطينه كامل و دور از هرگونه ارتباط يا وسيلهاي كه بتوان از آن براي كسب اطلاعات استفاده كرد، نگه داشته مي شود. اين امر به منظور ايجاد عطش به دادههاي جديد و ارضا نشده باقي گذاشتن اين نياز ، بسته به توان مقاومت افراد ادامه پيدا ميكند.
همچنان كه هر انسان سالم، از غذاي فاسد و نامطبوع پرهيز ميكند، ذهن انسان نيز در شرايط عادي ميتواند اطلاعات را طبقه بندي كرده و در استفاده از آنها دست به انتخاب بزند. اما در شرايطي كه توضيح داده شد، همچون انساني كه براي مدتي طولاني غذا نخورده باشد و در شرايط گرسنگي شديد هرچه خوردني باشد را ميبلعد، ذهن انسان هم كه مدتها از دريافت اطلاعات و حتي دادههاي حسي محروم بوده است، هر نوع اطلاعت داده شده را ميپذيرد. اين روند به مرور با ارائه اطلاعات دستچين يا تحريف شده مي تواند فضاي ذهني فرد را بكلي تغيير دهد. از اين طريق علاوه بر اينكه با به وجود آوردن احساس گناه نسبت به گذشته خود، احساس وظيفه همكاري جهت جباران معاصي را در فرد به وجود مي آورد. وي را نيز در كنترل افرادي قرار ميدهد كه چينش و توضيع اطلاعات مورد نيازش را در اختيار دارند.
استفاده از اين روش در بعضي از بازداشتگاهها و نهادهاي موازي، عملي است غير قانوني كه منطبق بر جديدترين متدهاي روانشناسي مورد اسفاده قرار ميگيرد. اما كوچكترين خلل و كانال ارتباطي كه بتواند اطلاعات و دادههاي متفاوت با جريان مديريت شده را به فرد منتقل كند، كارايي اين روش را به طور كامل از بين ميبرد. استفاده از زندانهاي انفرادي طولاني مدت و محروميت زنداني در استفاده از كتاب، روزنامه و حتي ارتباط با زندانبان، همه از اين رو صورت ميگيرد.
بهنظر ميرسداستفاده كنندهگان از اين روش سعي بر اين دارند كه طرح خويش را گسترش داده، مرزهاي كشور را با ديوارهاي يك سلول انفرادي مدل كنند و با كنترل رسانهها و كليه مسيرهايي كه ميتواند دادههاي متفاوت از ايدوئولوژي و سياستهاي رسمي ارائه كنند، ذهنهاي زندانيان اين زندان بزرگ را در اختيار خود بگيرند. برخورد شديد به روزنامههاي مستقل و دگرانديش ومحدود كردن فضا براي همين چند روزنامه بيآزار موجود گواه اين مدعي است.
پيشرفت تكنولوژي ارتباطات و رسانهها اما ادامه اين كار را براي زندانبانان سخت كرده است. رسانههايي كه مي توانند اطلاعات را دور از جشم نگهبانان از ديوارهاي زندان بزرگ عبور دهند، شكافهايي را در جدارههاي اين محيط ايزوله ايجاد كردهاند. متاسفانه يا خوشبختانه به لطف كممايگي و تهي بودن رسانههايي كه خارج از مرزها مديريت ميشوند از محتوا اين شكافها چندان عميق نشدهاند.
اينترنت و پديده وبلاگ نويسي، ابزاي است كه توانسته است سوراخهاي هرچند كوچك اما متعددي را بر روي سد ايجاد شده بر مسير تبادل آزاد اطلاعات ايجاد كند. همچنين تكثر و متفاوت بودن دادهها اطلاعات و محتواي اين رسانه جديد توان آن را در تخريب محيط ايزوله رسانهاي تا حد زيادي افزايش داده است. جديدت در فيلترينگ سايتها و وبلاگهاي سياسي و برخوردهاي شديد با فعالين در اين حوزه، نشانههايي است كه ميتوان آنرا به عنوان شاهد، بر وجود چنين رخدادي، به گواه گرفت.
همچنان كه هر انسان سالم، از غذاي فاسد و نامطبوع پرهيز ميكند، ذهن انسان نيز در شرايط عادي ميتواند اطلاعات را طبقه بندي كرده و در استفاده از آنها دست به انتخاب بزند. اما در شرايطي كه توضيح داده شد، همچون انساني كه براي مدتي طولاني غذا نخورده باشد و در شرايط گرسنگي شديد هرچه خوردني باشد را ميبلعد، ذهن انسان هم كه مدتها از دريافت اطلاعات و حتي دادههاي حسي محروم بوده است، هر نوع اطلاعت داده شده را ميپذيرد. اين روند به مرور با ارائه اطلاعات دستچين يا تحريف شده مي تواند فضاي ذهني فرد را بكلي تغيير دهد. از اين طريق علاوه بر اينكه با به وجود آوردن احساس گناه نسبت به گذشته خود، احساس وظيفه همكاري جهت جباران معاصي را در فرد به وجود مي آورد. وي را نيز در كنترل افرادي قرار ميدهد كه چينش و توضيع اطلاعات مورد نيازش را در اختيار دارند.
استفاده از اين روش در بعضي از بازداشتگاهها و نهادهاي موازي، عملي است غير قانوني كه منطبق بر جديدترين متدهاي روانشناسي مورد اسفاده قرار ميگيرد. اما كوچكترين خلل و كانال ارتباطي كه بتواند اطلاعات و دادههاي متفاوت با جريان مديريت شده را به فرد منتقل كند، كارايي اين روش را به طور كامل از بين ميبرد. استفاده از زندانهاي انفرادي طولاني مدت و محروميت زنداني در استفاده از كتاب، روزنامه و حتي ارتباط با زندانبان، همه از اين رو صورت ميگيرد.
بهنظر ميرسداستفاده كنندهگان از اين روش سعي بر اين دارند كه طرح خويش را گسترش داده، مرزهاي كشور را با ديوارهاي يك سلول انفرادي مدل كنند و با كنترل رسانهها و كليه مسيرهايي كه ميتواند دادههاي متفاوت از ايدوئولوژي و سياستهاي رسمي ارائه كنند، ذهنهاي زندانيان اين زندان بزرگ را در اختيار خود بگيرند. برخورد شديد به روزنامههاي مستقل و دگرانديش ومحدود كردن فضا براي همين چند روزنامه بيآزار موجود گواه اين مدعي است.
پيشرفت تكنولوژي ارتباطات و رسانهها اما ادامه اين كار را براي زندانبانان سخت كرده است. رسانههايي كه مي توانند اطلاعات را دور از جشم نگهبانان از ديوارهاي زندان بزرگ عبور دهند، شكافهايي را در جدارههاي اين محيط ايزوله ايجاد كردهاند. متاسفانه يا خوشبختانه به لطف كممايگي و تهي بودن رسانههايي كه خارج از مرزها مديريت ميشوند از محتوا اين شكافها چندان عميق نشدهاند.
اينترنت و پديده وبلاگ نويسي، ابزاي است كه توانسته است سوراخهاي هرچند كوچك اما متعددي را بر روي سد ايجاد شده بر مسير تبادل آزاد اطلاعات ايجاد كند. همچنين تكثر و متفاوت بودن دادهها اطلاعات و محتواي اين رسانه جديد توان آن را در تخريب محيط ايزوله رسانهاي تا حد زيادي افزايش داده است. جديدت در فيلترينگ سايتها و وبلاگهاي سياسي و برخوردهاي شديد با فعالين در اين حوزه، نشانههايي است كه ميتوان آنرا به عنوان شاهد، بر وجود چنين رخدادي، به گواه گرفت.
No comments:
Post a Comment